𝓘𝓬𝓮 𝓐𝓶𝓮𝓻𝓲𝓬𝓪𝓷𝓸

بگذار برایت آن کسی باشم، که فریاد میزند؛ "هیچکس نیست!"
۱۳ مطلب با موضوع «نقل قول» ثبت شده است
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Monday, 4 Mehr 1401، 01:52 AM

از فولاد

برای زندگی کردن در این گوشه‌ی دنیا،

آدم باید از فولاد باشد تا دوام بیاورد

سیمین دانشور


+فردا انقدر کار دارم که حد نداره، ولی الان انقدر فکر و خیال دارم که چشمام یه لحظه هم بسته نمیشه

|ₐyₕₐₙₘ| .. |ₐyₕₐₙₘ| .. |ᴛᴀʀᴀɴᴇʜ| .. Dragon ‌ ‌ 𝓳𝓸𝓳𝓸 Dragon ‌ ‌ 𝓳𝓸𝓳𝓸 𝓳𝓸𝓳𝓸 Dragon ‌ ‌
Last Comments :
زخم‌هایم 𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Sunday, 13 Shahrivar 1401، 04:43 PM

زخم‌هایم

+یکی دوره خطشو یعد دوماه تمرین تموم کرده و حسابی خر کیفه، بازم از چیزایی که نوشتم عکس بزارم؟

++دارم روزی 6-9ساعت کار میکنم، ولی بازم احساس میکنم تایم پرت زیاد دارم بهم فیلم سینمایی معرفی کنین ببینم! 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ani shii ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 SOFIA RIDDLE Luna ‌‌‌ Luna ‌‌‌ Luna ‌‌‌ Luna ‌‌‌ Luna ‌‌‌ Luna ‌‌‌ Luna ‌‌‌
Last Comments :
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Thursday, 3 Shahrivar 1401، 09:53 PM

نه بهشت می‌خواهد نه جهنم

می‌گفت:«انسان وقتی به مرتبه بالایی از شناخت می‌رسد نه از حرام دم می‌زند نه از حلال، نه بهشت می‌خواهد نه از جهنم می‌هراسد. اصل خود ایمان است، نه شکل و شمایل و پوسته و لباس ظاهری‌اش.»

تا حدی پیش رفته بود که احکام قاضیان و حتی فتواهای شیخ الاسلام را قبول نداشت. قانونی که میان مرم عوام رواج داده شده بود این بود که نیندیشند و دیگران به جای آن‌ها فکر کنند و لقمه‌های آماده‌ای را در دهان آن‌ها بگذارند.

از عشق حرف می‌زد. از کوچک‌ترین ذرات تا بزرگ‌ترین آن‌ها را دارای ارزشی برابر می‌دانست. می‌گفت:«یک روستایی بی سواد از یک استد با تجربه یا از یک حاجی که هفت بار به سفر حج رفته است می‌تواند بیشتر به خدا نزیک باشد.» اگر چنین است پس علما چه ارزشی خواهند داشت؟

دعا کردن آشکار کردن عشق است، عشقی که به خدا داریم. در دنیای عشق جایی برای ترسیدن یا منفعت شخصی وجود ندارد. انسان که غایت آفرینش است باارزش ولی ازلی است.  هیچ چیز برای او حرام نیست در این صورت نه باید از دیگ‌های جوشان ترسی داشته باشد نه در انتظار حوریان باشد. زیرا بهشت و جهنم ، عیش و عذاب در فرداها نیست، حالاست. در دوردست‎‌ها نیست، اینجاست.

𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 Dragon ‌ ‌ Dragon ‌ ‌ Dragon ‌ ‌ Dragon ‌ ‌ Dragon ‌ ‌ Dragon ‌ ‌
Last Comments :
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Thursday, 27 Mordad 1401، 09:04 PM

خدا با ماست

سرباز جوان زمزمه کرد: «نوری طلایی رنگ دیدم.»

«چه‌طور؟»

«آنقدر درخشان بود که تمام میدان را روشن کرده بود. فهمیدم خدا با ماست.»

جهان فکر کرد اگر چنین نوری وجود داشت حتما از رو به رو دیده بود. این یعنی لشکر دشمن نیز این موضوع را باور کرده بود که خدا با آن‌ها است. شاید جنگ تنها دعوای میان دو گروهی بود که هرکدامشان فکر می‌کردند خدا با آن‌هاست. اگر کسی چنین ادعایی نمی‌کرد، دلیلی هم برای جنگیدن وجود نمی‌داشت.

من و استادم

الیف شافاک

amirhosin :) amirhosin :) Dragon ‌ ‌ Dragon ‌ ‌ Dragon ‌ ‌
Last Comments :
۱ ۲ بعدی
Made By Farhan TempNO.7