𝓐𝓫𝓸𝓾𝓽 𝓫𝓪𝓻𝓲𝓼𝓽𝓪
در اعماق جنگل ناپیدا
بین گلهای ازلیا
و زیر سایه بید مجنون
در امتداد خطی که آسمان را از دریا جدا میکند
لبه پرتگاه
کنار انبوه کتاب ها
دخترکی با موهای کوتاه در تلاش است کلاه حصیریاش را از چنگال باد نجات دهد
لباس هایش را اگر نگاه کنی
لبخند میزنی و زیر لب میگویی
صدسالی قدمت دارند
گوش شنوا داشته باشی اگر
باد صدای خنده هایش را به گوشت میرساند
صدایش بزنی اگر
جوابی نخواهی گرفت
خیلی نزدیک شوی اگر
مثل سراب محو میشود
و آنگاه
چشمت به سنگ قبر ترک برداشته می افتد
به خانه من اگر میآیی ای دوست
برای تنهاییم چراغی بیاور
و برای روشن شدن راهم کتابی
مینویسم، اما نویسنده نیستم
مینوازم، اما نوازنده نیستم
میخوانم، اما خواننده نیستم
حرف میزنم، اما سخنور نیستم
میدوم، اما دونده نیستم
یادمیگیرم، اما یادگیرنده نیستم
راستش، خودم هم نمیدانم چیستم!
در لابهلای صفحات این وبلاگ،
دنبال منی میگردم که سالیان سال است گم شده است
آخرین باقی مانده از نسل بلوبری های سخنگو
گونهای نادر از کتابخواران
گم شده ای در میان انبوه کتاب ها
غرق در نت های موسیقی
سرخوش از بوی قهوه
مست از بوی کاغذ نو و چوب سوخته
دستگاه رویا پردازی متحرک
کر شده از صدای سکوت
دفن شده بین اکورد های گیتار
عاشق گل های اپارتمانی
دیوانه یادگرفتن مطالب جدید
دانشجوی فیزیک
کی پاپر
اکسو ال
استی
تیومه
متولد 1383
INTJ
تا همینجا کافیه اگه میخوای بیشتر بدونی میتونی باهام حرف بزنی
زیاد خونگرم نیستم ولی هروقت که بخوای
میتونم یه فنجون قهوه مهمونت کنم
من خودمو معرفی کردم حالا نوبت توئه
اگه میخوای دنبال کنی تا دنبال بشی
یا اگه ادمی هستی که توانایی تغییر نداری و دنبال عادت های خوب نیستی،
اگه اهل مطالعه نیستی و اگه تخیل نداری و ذهنت بستهست،
دکمهی دنبال کنید رو فشار نده حتی اگه میخوای بزاری فقط به عنوان دکور پنلت بمونه "-"