𝓭𝓪𝔂𝓼 𝓾𝓷𝓽𝓲𝓵 𝓭𝓮𝓪𝓽𝓱-𝓭6
دیشب تا ساعت 4 صبح بیدار بودیم و چرت و پرت میگفتیم درحالی که صبح ساعت 11:40 دقیقه کلاس گیتار داشتم
واو، نگم براتون از کلاس گیتارم، معلم قبلیم، کابوس متحرک بود!! اصلا میدیدمش اسمم یادم میرفت ولی این واقعا خیلی کیوت و سافته و تو یه جلسه اندازه سه جلسه اون یادم داد....نمیتونم بگم چقد خوب بود، اصلا واقعا هفتم رو ساخت، میخوام روزی سه ساعت تمرین کنم ولی دستام نمیکشه بیشتر از یک و نیم ساعت الان دست راستم که باهاش فرت میگیرم شده رنگ بادمجون . برگشتنی از کلاسم رفتیم پت شاپ سگ ببینیم چقدر سگ عزیز بود و ذوق کرده بود داشت از دیوار پارکش میکشید بالا که بپره بیرون سگ سفید خیلی خوشگل کوچولویی بود خیلیی خوب بود دلم سگ میخواد الان، 17میلیون پول سگه بود باید کلیم رو میزاشتم میاوردمش خونه
از رفیقم چندتا کتاب جدید گرفتم، باید تا جایی که میتونم کتاب بخونم
روزی یک ساعت برنامه نویسیم سر جاشه
امروز خواهرمو بردم کلاس طراحی ثبت نام کردم و اگه اقای m کلم رو نمیکند قطعا خودمم بجای باشگاه میرفتم کلاس طراحی دیشب طراحی های دوستمو دیدم اصلا نگم براتون! عکس کوک و تهیونگ و جیمین رو کشیده بود و هر وقت میدیدمشون اینجوری بودم که واییی منم باید یادبگیرم ادمای مورد علاقمو اینجوری بکشم بزنم به دیوار