بذار برای آخرین بار دستهات رو بگیره
چند وقتِ پیش یه استی از ترکیه بعد از زلزلهای که اونجا اتفاق افتاد این نامه رو برای لینو و استریکیدز نوشت، تا دوستِ استیای که توی این زلزله از دست داد به آرزوش برسه:
🗣: سلام مینهو و اسکیز، از طرفِ استی ترکیهای. بنگ چان یا فلیکس میشه این نامه رو برای مینهو ترجمه کنید؟ یا بقیه اینکارو بکنن؟ ممنون :)
🗣: ما همه ساعت ۴صبح با صدای وحشتناکی که شنیدیم بیدار شدیم، این صدای زلزله همزمان توی تا ۱۰ شهر اتفاق افتاد. حتی بعد از چندساعت هنوز ادامه داشت.
🗣: یه عالمه از مردم ناپدید شدن، عدهای زیر اوار موندن و تعدادی مسدوم و بعضی از مردمِ من جونشون رو از دست دادن. دستهام میلرزه و بابت دستخطِ بدم معذرت میخوام. این خیلی درد داره مینهو، من میترسم مینهو. فکرنمیکنم بتونم کاری بکنم جز نوشتن این نامه بخاطر یکی از دوستهای استیام که از دستش دادم. اون زیر آوار موند، من نمیتونستم نجاتش بدم، ما نتونستیم نجاتش بدیم، من متاسفم مینهو..
🗣: من اینو برات نوشتم چون اون میخواست بهت بگه چقدر دوستت داره.من این نامه رو نوشتم چون میخواست بهت بگم میدونی آخرین پست دوستم چی بود؟ اون عکست رو گذاشته بود و کپشن زده بود "هوا خیلی سرده، من به دستهات نیاز دارم." همه منتظر شنیدن خبر سلامتیش بودیم اما وقتی خبر فوتش رو توی اخبار شنیدیم، هیچکس نمیخواست باورش کنه.
🗣: اسمش لیلا بود. درآخر امیدوارم هرجا هستی خوشحال باشی. ببین من این نامه رو نوشتم تا به مینهو بگم چقدر دوستش داشتی.نگران نباش، خوب بخواب فرشتهی من.
🗣:مینهو، ما خیلی دوسِت داریم.اون خیلی دوسِت داشت. لطفا بذار لیلا برای آخرین بار دستهات رو بگیره. نذار سردش بشه. من بهت افتخار میکنم مینهو، به استریکیدز افتخار میکنم. ممنون که این همه ادم رو دور هم جمع کردین، ترکیه دوستتون داره بچهها♡
ᰈ @SKZSEXY
+باشه ولی من نباید با این گریم میگرفت