𝓭𝓪𝔂𝓼 𝓾𝓷𝓽𝓲𝓵 𝓭𝓮𝓪𝓽𝓱-𝓭20
شما از چیزهایی که نمیدونید ضربه نمیخورید، از چیزهایی که میدونید و اشتباهه ضربه میخورید
این دقیقا قانون کوفتی آزمون دادن منه، شیمی همیشه جز درسهایی بوده که نمیفهمیدمش و فقط توش سوالایی که بلد بودمو جواب میدم و هیچ وقت سوال سوالایی که کوچیک ترین شک رو توش دارم جواب نمیدم بخاطر همین هیچ وقت اشتباهی نمیکنم توی شیمی و حالا برعکسش درس هایی که توش اعتماد به نفس دارم، خدای اشتباه زدن تو این درس هام!! قشنگ جوری که اگه اشتباه نزنم 20% بهتر میشه هر کدوم
امروز صبح خواب مونده بودم و تنبلیم اومد پس گشنه و تشنه رفتم سر قلمچی فقط تو بطری آبم دوتا قاشق عسل ریختم و دوتا شکلات بردم با خودم و قشنگ قلمچی برام جهنم شد!! کامل جهنم شد! من یه سیم مستقیم دارم که از مغزم به شکمم وصله و فقط در صورت سیر بودن کار میکنه دیگه خودتون تصور کنید چه سمی شد.
امروز یه برنامه ریختم برا خودم تا 8تیر که تو این چند روز حداقل چندتا از درسامو درست حسابی مرور کنم و یه چند تا رو بتونم درصد بالا بزنم و تاریخ هنر و تئوری موسیقی هم تا قبل 8ام تمومشون کنم و تست هم بزنم ازشون که امیدوارم به برنامم برسم
بابام به طرز عجیبی امروز گفت که میخواد روزای کنکورم مرخصی بگیره و ببره برسونتم و این یکم عجیبه یکم بیشتر از یکم من همیشه همه جا تنها بودم و تنهایی میرفتم و میومدم اینکه یهویی تصمیم گرفته بعد 17سال یه جا ببرم جای تعجب و علامت سوال داره.
هنوزم احساس میکنم خیلی عوضیم که دارم یواشکی برا کنکور هنر میخونم و میخوام کنکور هنر بدم و یه جورایی خب با شرایط خانوادگی ما سرافکندشون کنم
داریم به آخر فصل نزدیک میشیم و باید شروع کنم ارزیابی فصیلم رو و یه سری چیزارو اوکی کنم ولی هی حوصلم نمیگیره استارت بزنم که تا قبل شروع تابستون هدف گذاریمو برا تابستون میزون کنم
سرعت خوندنم به 815کلمه در دقیقه رسیده
+ایده برای نوشتن بهم بدید:"(
++ناشناس حرف بزنیم؟