𝓘𝓬𝓮 𝓐𝓶𝓮𝓻𝓲𝓬𝓪𝓷𝓸

بگذار برایت آن کسی باشم، که فریاد میزند؛ "هیچکس نیست!"
۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «book» ثبت شده است
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Thursday, 3 Shahrivar 1401، 09:53 PM

نه بهشت می‌خواهد نه جهنم

می‌گفت:«انسان وقتی به مرتبه بالایی از شناخت می‌رسد نه از حرام دم می‌زند نه از حلال، نه بهشت می‌خواهد نه از جهنم می‌هراسد. اصل خود ایمان است، نه شکل و شمایل و پوسته و لباس ظاهری‌اش.»

تا حدی پیش رفته بود که احکام قاضیان و حتی فتواهای شیخ الاسلام را قبول نداشت. قانونی که میان مرم عوام رواج داده شده بود این بود که نیندیشند و دیگران به جای آن‌ها فکر کنند و لقمه‌های آماده‌ای را در دهان آن‌ها بگذارند.

از عشق حرف می‌زد. از کوچک‌ترین ذرات تا بزرگ‌ترین آن‌ها را دارای ارزشی برابر می‌دانست. می‌گفت:«یک روستایی بی سواد از یک استد با تجربه یا از یک حاجی که هفت بار به سفر حج رفته است می‌تواند بیشتر به خدا نزیک باشد.» اگر چنین است پس علما چه ارزشی خواهند داشت؟

دعا کردن آشکار کردن عشق است، عشقی که به خدا داریم. در دنیای عشق جایی برای ترسیدن یا منفعت شخصی وجود ندارد. انسان که غایت آفرینش است باارزش ولی ازلی است.  هیچ چیز برای او حرام نیست در این صورت نه باید از دیگ‌های جوشان ترسی داشته باشد نه در انتظار حوریان باشد. زیرا بهشت و جهنم ، عیش و عذاب در فرداها نیست، حالاست. در دوردست‎‌ها نیست، اینجاست.

𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 𝙆𝙞𝙢  𝙨𝙚𝙤𝙝𝙮𝙪𝙣 Dragon ‌ ‌ Dragon ‌ ‌ Dragon ‌ ‌ Dragon ‌ ‌ Dragon ‌ ‌ Dragon ‌ ‌
Last Comments :
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Thursday, 27 Mordad 1401، 09:04 PM

خدا با ماست

سرباز جوان زمزمه کرد: «نوری طلایی رنگ دیدم.»

«چه‌طور؟»

«آنقدر درخشان بود که تمام میدان را روشن کرده بود. فهمیدم خدا با ماست.»

جهان فکر کرد اگر چنین نوری وجود داشت حتما از رو به رو دیده بود. این یعنی لشکر دشمن نیز این موضوع را باور کرده بود که خدا با آن‌ها است. شاید جنگ تنها دعوای میان دو گروهی بود که هرکدامشان فکر می‌کردند خدا با آن‌هاست. اگر کسی چنین ادعایی نمی‌کرد، دلیلی هم برای جنگیدن وجود نمی‌داشت.

من و استادم

الیف شافاک

amirhosin :) amirhosin :) Dragon ‌ ‌ Dragon ‌ ‌ Dragon ‌ ‌
Last Comments :
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Friday, 14 Mordad 1401، 11:25 AM

کاری که فرهنگ با ما می‌کند

در همان روز بعد از گذشت چند ساعت گفت: انسان‌ها زمانی بدجنس می‌شوند که مورد تهدید واقع شوند و این همان کاری است که که فرهنگ با ما می‌کند. حتی کسانی که شغل خوب و درامد زیادی دارند، ولی بازهم تهدید می‌شوند، چون همیشه نگران از دست دادن شغل خود هستند و انسان زمانی هم که مورد تهدید واقع می‌شود، همه فکرش مشغول خودش می‌شود انگار که پول حکم خدا را برایش پیدا می‌کند. اصلاً همه‌ی فرهنگ ما در همین خلاصه می‌شود.

سه شنبه‌ها با موری

میچل آلبوم

Last Comments :
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Thursday, 13 Mordad 1401، 08:06 PM

چگونه مردن را یاد بگیر

گفتم: ولی همه حداقل یک نفر را می‌شناسند که از دنیا رفته باشد، چرا فکر کردن در مورد مرگ این‌قدر سخت است؟

موری گفت: برای اینکه اغلب ما انگار خواب هستیم و در خواب به این‌سو و آن‌سو حرکت می‌کنیم. ما دنیای خود را به صورت تمام و کمال تجربه نمی‌کنیم، و چون بین عالم ییداری و خواب هستیم و در واقع نیمه خوابیم، کارهایی را مرتکب می‌شویم که به طور خودکار فکر می‌کنیم باید انجام شوند. و روبه‌رو شدن با مرگ موجب تغییر همه این‌ها خواهد شد.

-وای، بله. تو همه‌ی تعلقات خود را کنار‌ می‌گذاری و فقط به ضروریات توجه می‌کنی. وقتیربه این حد از فهم و درک خواهی رسید که می‌میری. آن‌گاه جور دیگری باید به همه مسائل اطرافت نگاه کنی.

موری آهی از روی حسرت و تاسف کشید.

-چگونه مردن را یاد بگیر، تا چگونه زندگی کردن را یاد بگیری

سه شنبه‌ها با موری

میچل آلبوم


+معلم کلاس زبانم برام موری بود برای میچل:)

++چقدر خونه مامان بزرگ بابابزرگم آرامش داره، انگار از دنیا جداست، کاش میشد همیشه اینجا بمونم

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚
Last Comments :
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Sunday, 9 Mordad 1401، 09:20 PM

گریزی به کتابهای 1401

از اول 1401 تا الان یه چند تایی کتاب خوندم، که دلم میخواد بهتون معرفیشون کنم چون کتابایی که خوندم یا بهم معرفی شده بود یا بعد از تحقیق خریدمشون بخاطر همین همشون خیلی کتابای جالبی بودن حداقل از نظر خودم انقد همشون خوبن که نمی‌دونستم از کدوم باید شروع کنم گفتم لیستشونو فعلا توی این پست مرتب بنویسم اگه کتاب خاصی مدنظرتون بود خب بگین که اونو زودتر بگم اگه هم نه خودم اولویت بندی میکنم کم کم همشونو میگم تیکه کتاب‌هایی هم که ازشون گذاشتمم کنار اسم هر کتاب پیوند می‌کنم یه چیز دیگه، یکی از بدترین و بزرگ ترین ترس‌هام گیتار زدن جلوی بقیه یا ضبط کردن و فرستادنش برای بقیست الان که بعد از یک سال و نیم دوباره گیتار گرفتم دستم دیگه نمیخوام اینجوری دست و پامو گم کنم با هر کدوم از این پست های معرفی کتاب، یکی از چیزایی که ضبط کردمم آپلود میکنم دوست داشتین گوش بدین

1-عادت‌های اتمی

2-پیش از آنکه بمیرم

3-خورشید هم یک ستاره است:

الف) نیمه‌ی عمر

ب) چرا فکر می‌کنی مهمه که تو چی میخوای؟

4-انسان در جست و جوی معنا

5-هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها:

الف) چه کسانی؟

6- کار عمیق

7-کتابخانه نیمه شب

8- بیشعوری:

الف) بیشعورها عاشق می‌شوند

ب) یک بیشعور تحت درمان

ج) بزرگ‌ترین راه خلقت

9-ایستاده استوار در 24سالگی:

الف) رویا

ب) جنگی دردناک

10-ماورای طبیعی شدن

11-بی حد و مرز:

الف) بهترین چیزها

ب) پشیمانی

12-بادام

13-شاد بودن کافی نیست

14-در سوم:

الف) بوسیدن قورباغه

15-یادگیری را یادبگیرید

16-اپلای

17-تکه‌هایی از یک کل منسجم:

الف) بیا قبول کنیم

18-شرمنده نباش دختر

19-جنگجوی عشق

20-کاش وقتی 20ساله بودم می‌دانستم

21-ایکیگای

Dragon ‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚  𝙅𝙀𝙊𝙉 𝙎𝘼𝙉𝘼 .. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 گلی 🍀🍓 گلی 🍀🍓
Last Comments :
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Thursday, 6 Mordad 1401، 02:29 PM

بیا قبول کنیم

از دورترین فاصله تورا نگاه میکنم.

نزدیک نمی‌شوم که نه تو آزرده شوی و نه من.

دردهای مشترک.

دردهای عمیق مشترک.

بهتر است در فاصله ای دور از هم به یاد هم باشیم و برای هم آرزوهای خوب کنیم.

آرزوی اینکه حال دلمان خوب باشد بی‌هم، بی‌غم.

اما فقط خودمان می‌دانیم در چه دردی هستیم.

نزدیک که می‌شویم درد بیشتر می‌شود، دور که هم که جمع می‌شویم به نوعی دیگر.

در نهایت این داستان ما است.

داستان رابطه ما که فقط در فاصله‌ای مناسب می‌تواند قابل تحمل باشد.

مدت‌ها است برای من هر آنچه قابل تحمل باشد، کافی است.

چاره‌ای نیست.

نزدیک بودنمان دردناک است و کاملا قطع کردن دردناک‌تر.

بیا از همین دور برای هم دستی تکان بدهیم و امیدوار نباشیم به معجزه.

برای هر دوی ما نجات دهنده‌ای جز فاصله نیست.

ما در فاصله‌ها دوام می‌آوریم.

بیا قبول کنیم که نه من آدم دلخواه تو بودم و نه تو آدم دلخواه من

تکه هایی از یک کل منسجم

پونه مقیمی

𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶 𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶 𝐓𝐈𝐋𝐃𝐀 :| 𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶 𝐓𝐈𝐋𝐃𝐀 :| 𝐓𝐈𝐋𝐃𝐀 :| ‌‌‌‌‌‌‌ ⊰𝗣𝗼𝗻𝘆𝗼⊱ ‌‌‌‌‌‌‌ ⊰𝗣𝗼𝗻𝘆𝗼⊱ ‌‌‌‌‌‌‌ ⊰𝗣𝗼𝗻𝘆𝗼⊱ ‌‌‌‌‌‌‌ ⊰𝗣𝗼𝗻𝘆𝗼⊱ ‌‌‌‌‌‌‌ ⊰𝗣𝗼𝗻𝘆𝗼⊱ ‌‌‌‌‌‌‌ ⊰𝗣𝗼𝗻𝘆𝗼⊱ ‌‌‌‌‌‌‌ ⊰𝗣𝗼𝗻𝘆𝗼⊱ ‌‌‌‌‌‌‌ ⊰𝗣𝗼𝗻𝘆𝗼⊱ 𝐓𝐈𝐋𝐃𝐀 :| 𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶 𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶 𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶 𝐓𝐈𝐋𝐃𝐀 :| 𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶 𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶 𝐓𝐈𝐋𝐃𝐀 :| 𝐓𝐈𝐋𝐃𝐀 :| 𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶 𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶 𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶 𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶 𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶 𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶 𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶 𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶
Last Comments :
مثل اینکه دینت رو از دست بدی 𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Friday, 17 Tir 1401، 01:29 AM

مثل اینکه دینت رو از دست بدی

بزرگ شدن و دیدن معایب پدر و مادرت،

مثل اینکه دینت رو از دست بدی...

من دیگه به پدرم اعتقاد ندارم

خورشید هم یک ستاره است

1401/1/4


+نمیدونم چرا دلم خواصت دوباره انتشارش بدم

𝘾𝙤𝙩𝙩𝙤𝙣 .. yora ...
Last Comments :
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Friday, 20 Khordad 1401، 10:32 PM

𝓭𝓪𝔂𝓼 𝓾𝓷𝓽𝓲𝓵 𝓭𝓮𝓪𝓽𝓱-𝓭27

خیلی خب اول همین پست معذرت میخوام که کامنت های قبلی رو جواب نمیدم تا فردا چون امتحان هویت اجتماعی دارم من میخوام بی هویت اجتماعی باشم ولم کنین سر جدتون با این کتابای مسخرتون و امروزم قلمچی آزمون داشتم پس نرسیدم زیاد بخونم براش امیدوارم نیفتم فقط!

همه چیز خوب بود، تا وقتی ترازهای قلمچی و درصدهای گل و بلبلم اومد. بله! دقیقا هرچی رشته کرده بودم و پنبه کرد و این فکر دوباره مثل خوره تا دوساعت پیش افتاد تو سرم که اگه دارم اشتباه میکنم و حق با مامان و بابام باشه و باید این راهو ادامه بدم چی؟ لعنت به اون کسی که تئوری استعداد رو مطرح کرد که من با همین تئوری مسخره فکر میکردم تنها استعدادم توی تجربی و دکتر شدنه و اینجوری با کارایی که کردم همه رو شوروندم بر علیه خودم و کاری کردم هیچ جوره کوتاه نیان که کار دیگه ای بکنم. کاملا در تلاشم تا با این حس مسخره بجنگم و به خودم بفهمونم من همون چیزی میشم که دوستش دارم و میخوامش نه چیزی که همه فکر میکنن توش استعداد دارم و بعله دوباره شروع کردم کهیر زدن و دارم تمام زورم رو میزنم که نخارونمشون که بدتر از این نشن.

امروز بجز ازمون تجربی ازمون هنر هم دادم و خب اونقدرام بد نشد، ترازم با ازمون تجربیم یکی بودXD

بعدا اگه وقت داشتم براتون مفصل راجب نقاشی ها و مجسمه سازی های دوران یونان و رومی های باستان مینویسم براتون، واقعا بحث جذابیه.

از نظر روانی دارم به یه ارامش نسبی میرسم حداقل به اندازه قبل دمدمی نیستم و دارم سعی میکنم کنترل کنم هرجوری که شده خودمو

از اونجایی که فردا امتحان دارم همینجا بحث رو با یه نقل قول تموم میکنم

خلق زندگی دلخواهتان شاید کمی

ترسناک بنظر برسد.

اما می‌دانید چه چیزی از آن‌ها

هم ترسناک تر خواهد بود؟

پشیمانی!!

بی حد و مرز- جیم کوییک

𝓛𝓲𝓵𝓲𝓾𝓶
Last Comments :
قبلی ۱ ۲ ۳ بعدی
Made By Farhan TempNO.7