𝓘𝓬𝓮 𝓐𝓶𝓮𝓻𝓲𝓬𝓪𝓷𝓸

بگذار برایت آن کسی باشم، که فریاد میزند؛ "هیچکس نیست!"
۱۹۵ مطلب توسط «𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂» ثبت شده است
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Thursday, 11 Esfand 1401، 11:40 PM

تمام احساساتی که مبحوس کرده بود

تمام احساساستش را در سینه‌اش حبس کرده بود

نیاز داشت یکی آنقدر محکم بغلش کند،

که تمام احساساتی که مبحوس کرده بود از چشمانش بیرون بریزد


+این خیلی بده که نمیتونم احساساتمو نشون بدم، یه عالمه احساس قدیمی دارم که روهم جمع شدن و نمیتونم نشونشون بدم و بخاطرش همه رفتارای جدیدم حالت روتین داره... چون چیز خنده‌دار گفت می‌خندم! اینجا نیازه جوری رفتار کنم که انگار ناراحتم، اینجا باید داد بزنم... انگار یه ماشینم که برنامه ریزی شده! شدم یه پارادوکس بزرگ، یه آدمی که پر از احساسه و هیچی حس نمی‌کنه

++کاش یه چیزی بیشتر از صرفا دیدن پستا بودین:)... خیلی ناراحت میشم وقتی افکار درونم که تو دنیای واقعی به هیچکس نشون نمیدم رو اینجا مینویسم و بعد ایگنور میشم:)

Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚
Last Comments :
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Friday, 5 Esfand 1401، 07:31 PM

نباید فرزندی خلق کند

به یاد حرف فردریش افتاد که می‌گفت، کسی که خود یک خلق کننده و آماده خلق افراد خلاق نیست، نباید فرزندی خلق کند و در دل به او حق داد. اشتباه است که انسان به دلیل نیاز، تنها نبودن و معنایی به زندگی بخشیدن، بچه‌داز شود. همچنین غلط بود که انسان به وسیله پاشیدن بذر به آینده، طلب جاودانگی کند، گوشا این بذرها حاوی خودآگاه شخص هستند

وقتی نیچه گریست

Li^^li ‌‌ Dragon ‌ ‌ Amber Boy Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌
Last Comments :
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Thursday, 4 Esfand 1401، 11:03 PM

روزمرگی

راستش روزای خوب برام ترسناکن، احساس می‌کنم آرامش قبل طوفانه و بعدش قراره پاره بشم...

امروز به طرز عجیبی خیلی خوب بودم، من روزایی که خوب نیستم یه آدم عادی معمولیم روزایی که خوبم یه آبروبر متحرکم=-= 

انقدر دلقک بازی دراوردم با نیایش تو کافه، دیگه روم نمیشه برم اونجا... 

براش فال قهوه گرفتم بعد یه ممد با فرقون دیدم مرام بزارین برام یه ممد با فرقون پیدا کنین رمالیم درست دربیاد:|

یکیتون مرامی جمع کنه بیاد من عاشقش بشم بعد شکست عشقی بخورم تبدیل بشم به یه آدم عادی:| کلافه شدم انقدر دو سه روزه انرژی دارم:| من واقعا تو حالتی که حالم خوبه به همه چیز نزدیکم بجز یه آدم عادی:|، ترسناکش وقتیه که مجبوری ادای آدمای عادی رو دربیاری جلو بقیه که یکم شرافت بمونه برات:| از شدت انرژی مغز درد می‌گیرم:|

امروز از صبح باشگاه بودم، بعد اومدم خونه ادامه اتاقمو جمع کردم، بعد رفتم کافه، بعد رفتیم ولگردی، بعد کلی پیاده رفتم (15هزار قدم)، هنوزم انقدر انرژی دارم که پتانسیل پرواز تا ماه رو دارم...

چقدر آهنگای بمرانی و شروین قفلین... دوساعته نشستم دارم همه آهنگای شروین رو دانلود میکنم یه چندتاشم تو پلی لیستم گذاشتم دوست دارین گوش بدین

+اگه مثلا یه روزی بخوام اسم واقعیمو عوض کنم، بنظرتون چی بزارم اسممو؟

++چه آهنگی الان میتونه حالتونو توصیف کنه؟

+++حال دلتون چطوره؟

++++خواهرم ماگم رو شکست و ریده شد تو روزم...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌ 𝘌𝘭𝘢𝘺𝘭𝘢 .. Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚
Last Comments :
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Tuesday, 2 Esfand 1401، 11:06 PM

Don't let me love you

دیگه دوستم نداشته باش، منو دیوونه نکن.

چشم‌هاش خیلی حساس و زخمی بود.

کاری نکن که عاشقت بشم، 

قبل از اینکه بشکنی فرار کن. 

قبل ازاینکه دردت بیشتر شه فرار کن.

چشم‌هاش خیلی حساس و زخمی بود. 

مثل سایه هایی که بعد از راه رفتن توی تاریکی کوتاه‌تر میشن.

این منظره بالاخره نمایان میشه. 

برای من مهم نیست که روی گل ها پا گذاشته میشه. 

همه چیز اینطوری تغییر میکنه.

تنها دلیلی که نمیتونم دوستت داشته باشم همینه.

من پایانش رو میدونم.

ایده‌‌آل‌ها توهمن، واقعیت بی رحمانه‌ست.

چیزی به نام ایده‌آل وجود نداره.

زخمی که هنوز بو میده.

گل‌های پژمرده‌ای که هنوز از خار باقی موندن.

قبل از اینکه این رابطه‌ی زهرآلود خراب بشه، فرار کن.

قبل از زیاد شدن دردت فرار کن.

نمیخوام بهت بگم دوستم نداشته باش

دلم برای مرگ تنگ شده.

اگه دوست نداری صبور باشی، فرار کن.

اگه دوست نداری دیگه عاشقم نباش.

قبل از اینکه بشکنی فرار کن.

https://open.spotify.com/track/6e7SWgyx1EsEHmdDlsrbth?si=Fx9D6oOqSVeh3l8kswRjyA

https://t.me/SKZSEXY/11817


+نیاز دارم برا صدای چان بمیرم:)

Dragon ‌ ‌
Last Comments :
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Monday, 1 Esfand 1401، 08:39 PM

بسیار سخت‌تر از دشمنانش

امان ار این سودایی!... واقعا کجاست دریایی که بتوان در آن غرق شد؟ 

من چیزهای کمی را هم که داشتم از دست دادم، نامم را؛ اعتماد مردم را،

من زیاد از دست می‌دهم. و یک دوست، ره. همه چیزم را در طی سال

با رنج‌های وحشتناکی از دست دادم که هنوز رنج آن‌ها را تحمل می‌کنم.

انسان دوستانش را بسیار سخت‌تر از دشمنانش می‌بخشد.

وقتی نیچه گریست


+انقدر فشار روم هست، احساس می‌کنم دارم زیر فشار له میشم

++بیاین یکم حرف بزنیم

SEOHYUN ... Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ 𝒍é𝒕𝒉𝒂𝒓𝒈𝒊𝒒𝒖𝒆 ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ 𝒍é𝒕𝒉𝒂𝒓𝒈𝒊𝒒𝒖𝒆 ‌‌ Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚 Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌
Last Comments :
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Sunday, 30 Bahman 1401، 08:47 AM

هیچ وقت نمی‌فهمی

تا وقتی مرگ رو با تک تک سلول‌هات حس نکنی،

هیچ وقت نمی‌فهمی چقدر می‌خوای زنده بمونی


+یکی از مشنگانه‌ترین کارهایی که می‌کنم اینکه وقتایی که خیلی حالم بده، یه تیغ برمی‌دارم بعد به خودم این حقو میدم که هی تو الان می‌تونی خودتو بکشی... و واقعا اون لحظه‌ای که فشار تیغ جوری که نمی‌بره ولی احساسش می‌کنی رو پوستت، اون لحظه‌ایه که می‌فهمی چقدر می‌خوای زنده بمونی... چقدر می‌خوای این زندگی رو که هیچ فایده ای نداشته برات

++این کاربر سر کلاس ریاضی۲ در حالی که داره تو خواب و بیداری سیر می‌کنه این پست رو نوشته، و ۱۰۰٪ بعدا بخاطرش مثل خر پشیمون میشه:|

ꜱᴇᴛʏ, ꜱᴛᴀʏ:) Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌ Dragon ‌ ‌ Li^^li ‌‌ ꜱᴇᴛʏ, ꜱᴛᴀʏ:) Li^^li ‌‌ Li^^li ‌‌
Last Comments :
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂
𝒃𝒂𝒓𝒊𝒔𝒕𝒂 Tuesday, 25 Bahman 1401، 03:31 PM

صدای سکوت از فریادها بلندتر است

اینجا،

کنج خانه‌ی قدیمی،

بین کتاب‌های کهنه نمور

لابه‌لای پاکت‌های خالی سیگار

تفاله‌های قهوه

و بسته‌های قرص

کسی درد می‌کشد، 

اینجا،

جاییست که صدای سکوت،

از صدای فریاد‌ها بلندتر است

و تنهایی

واژه‌ ایست که سالیان سال با آن انس گرفته‌ است

اینجا،

سالیان‌ سال است که جسد پوسیده‌ای،

هر روز زندگی می‌کند...

Last Comments :
قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ---- ۱۸ ۱۹ ۲۰ بعدی
Made By Farhan TempNO.7